پی.دی.اف
او کیست؟
سمیر افغان
سپتمبر ۱۵، ۲۰۲۳
مجلهٔ نورِ حقیقت، شماره ۱
در گریبان غوطه خوردم رستم از آشوب دهر
کشتی ام میبُرد توفان لنگرم آمد به یاد
«بیدل»
بیدل به چی لطافت میگوید که وقتی توفان و آشوب زندهگی ما را به طرف از بین رفتن میکشاند، چه زیباست که در همان لحظه به یاد آن لنگر روح خود (عیسی) بیفتیم که امید و نجات ماست!
انجیل لوقا، فصل هشتم، آیات ۲۲ تا ۲۵
۲۲ در یکی از آن روزها عیسی با شاگردان خود سوار قایق شد و به آنان فرمود: «به طرف دیگر دریا برویم.» آنها به راه افتادند.
۲۳ و وقتی قایق در حرکت بود عیسی به خواب رفت. در این وقت توفان سختی در دریا پدید آمد. آب، قایق را پر میساخت و آنان در خطر بزرگی افتاده بودند.
۲۴ پیش او رفتند و بیدارش کرده گفتند: «ای استاد، ای استاد، چیزی نمانده که ما از بین برویم.» او از خواب برخاست و با تندی به باد و آبهای توفانی فرمان سکوت داد. توفان فرو نشست و همه جا آرام شد.
۲۵ از آنان پرسید: «ایمانتان کجاست؟» آنان با حالت ترس و تعجب به یکدیگر میگفتند: «این مرد کیست که به باد و آب فرمان میدهد و آنها از او اطاعت میکنند؟»