امید چیست و چرا ما به آن نیاز داریم؟
امید اطمینانی است که ما را به طرف مقصد جهت میبخشد. ما در دنیای سقوط کردهٔ زندهگی میکنیم که نیاز به امید دارد. امید میتواند انسانها را زنده نگه دارد و به آنها آرامش ببخشد. تمام انسانها با امید زندهگی میکنند. بعضیها امیدوار استند، درس بخوانند، تا بتوانند کاری خوب پیدا کنند و زندهگی بهتری داشته باشند. بعضیهای که کار میکنند، امیدوار استند که صاحبِ خانه شوند. بعضی هم برای شهرت و مقام تلاش میکنند و به آن امید زندهگی را سپری میکنند. ولی متاسفانه همه به مقصد نمیرسند. بعضیها هم آنقدر نا امید میشوند که دیگر زندهگی برایشان بی ارزش میشود و حاضر هستند که به زندهگی خود خاتمه بدهند.
وقتی آدم و حوا گناه کردند، از طرف خدا مجازات شدند. چون خداوند به آنها گفته بود که اگر به او گوش ندهند و نااطاعتی کنند، خواهند مرد. مزدِ گناه مرگ بود و میراثِ تمام انسانها شد. اما خدا آنقدر مهربان است که به آنها یک وعده داد و یک امید بخشید تا آنها بتوانند با این امید زندهگی کنند.
او وعده داد که از نسل زن کسی به دنیا میآید که سرِ شیطان را خواهد کوبید. آنها و تمام نسل های بعدی به امیدِ آن روز زندهگی کردند. به امیدِ آن قهرمانی که بتواند مرگ و شیطان را شکست بدهد. این اولین وعدهٔ خدا بود که به آنها داده شد.[1]
بالاخره زمان آن فرا رسید و وعدهٔ که خدا داده بود تحقق یافت.[2]
عیسی مسیح از نسلِ زن، یعنی از مریم باکره، به دنیا آمد. او به مردم پیامِ امید را آورد و این پیامِ امید پیامِ نجات بود. تمام تعالیم مسیح مملو از امید، آرامش، و شفا بود. او با معجزاتی که نشان داد خود را به مردم معرفی نمود. او گفت که با پدر یکی است و هر کی او را دیده است، پدر را دیده است.[3] او خودش امید بود. او امیدِ اسراییل خوانده شده است.[4]
مسیح با خود حیات آورد و هر کی میخواهد صاحب حیات شود باید نزد مسیح بیاید و این حیات را با ایمان دریافت کند.[5] او امیدِ زنده خوانده شده است[6] و ما مسیحیان به این امید زنده ایمان داریم. او گناهان ما را به جان گرفت تا ما را از دام شیطان، از غضب خدا، و از مرگ ابدی نجات بدهد. او مُرد و مرگ را شکست داد چون مرگ نتوانست او را در قبر نگاه دارد. او در روز سوم قیام کرد و حیات ابدی را به ارمغان آورد.
در امید زنده حیات وجود دارد و میتواند ما را حیات ببخشد. اکثر امیدها به مرور زمان محو شده نقش برآب میگردند. اما امید زنده همیشه نیرومند و پرجلال باقی میماند. عیسی مسیح در مورد مرگ خود بارها به شاگردان خود گفته بود و بلافاصله در مورد قیام خود از مردهگان پیشگویی کرده بود. اما شاگردان فقط قسمت اول گپهای او را درک کردند و قسمت بعدی را اصلاً متوجه نشدند.[7]
وقتی عیسی مسیح مصلوب شد شاگردانش تمام امید خود را از دست دادند چون آنها باور داشتند که مسیح آنها را از ظلم رومیها نجات خواهد داد و تا ابد سلطنت خواهد کرد. آنها حتی منتظر روز سوم نشدند چون امیدِ خود را از دست داده بودند. آنها درک نکرده بودند که مسیح گفت: «قیام خواهد کرد.» او با قیام خود مرگ را شکست[8].
اولین شاهدان قیام عیسی مسیح زنان بودند. زنانیکه برای تدهین بدن عیسی به سر قبر آمده بودند، با قبر خالی عیسی رو به رو شدند. آنها موضوع را به شاگردان گزارش دادند ولی شاگردان آنقدر ناامید شده بودند که حقیقت در نظر آنها پوچ و بی معنی جلوه کرد و سخنان آنها را باور نمیکردند. اما پترُس به طرف قبر دوید و قبر را خالی یافت.[9]
نا امیدی در انسان ترس و وحشت ایجاد میکند و انسان را آشفته حال میسازد. عیسی مسیح به همین منظور به آنها ظاهر میشود تا ثابت کند که زنده است و در ضمن ترس، وحشت، و شک را از آنها دور سازد. قیام عیسی مسیح از مردهگان امید تازه و امید زنده به آنها بخشید و این امید هیچ وقت از بین نخواهد رفت.
عیسی مسیح وعده داد که دوباره بر میگردد و آنها را با خود به آسمان میبرد؛ جایی که تا ابد با او باشند.[10]
سعدی شیرازی سراییده است:
خوش است درد که باشد امید درمانش
دراز نیست بیابان که هست پایانش[11]
وقتی سعدی این شعر زیبا را سرود، یک چیز را بسیار خوب درک کرده بود. امید میتواند هر دردی را به آسانی درمان کند و اگر میدانید که بیابان به پایان میرسد پس راهش دراز نیست. کسانی که امید دارند حتی میتوانند از مشکل ترین راه هم بگذرند ولی کسی که امید ندارد زود تسلیم میشود و خود را هلاک میکند. ضربالمثلِ جالبی داریم که میگوید: «بزرگترین بلا ناامیدی است.»
وقتی پترُس رسول رسالههای خود را نوشت[12]، وضع مسیحیان آن زمان بهتر از امروز ما نبود و به همین منظور نیاز زیادی به تشویق و امید داشتند. آنها به خاطر ایمانشان به عیسی مسیح مورد آزار و اذیت مردم قرار میگرفتند و تحقیر میشدند. آنها حتی مجبور به این شدند تا از خانه و کاشانهٔ خود به جاهای دیگر فرار کنند. پترُس رسالهٔ خود را به ایمانداران که در آسیای صغیر پراگنده بودند و در رنج و جفا بسر میبردند نوشت تا در امید زنده که توسط عیسی مسیحِ قیام کرده عطا میشود استوار بمانند.
بسیاری از مردم میگویند هیچ کسی از آن دنیا نیامده است تا ما را از آن آگاه سازد غافل از اینکه عیسی مسیح از مردهگان قیام کرد تا به همه آنهایی که به او ایمان دارند امیدِ نو ببخشد. فقط زندهگان میتوانند به ما امید بخشند، نه مردهگان.
پس هر کی به او ایمان آورد، وقتی میمیرد قیام خواهد کرد و با او زیست خواهد کرد. پس پترُس ایمانداران را تشویق میکند که به خدا امیدوار باشند. پس امید زنده که ما داریم، ریشه در کلام زندهٔ خدا دارد و توسط عیسی مسیح که از مردهگان برخاست امکان پذیر شده است.
«خدا که سرچشمه امید است، شما را به وسیلۀ ایمان تان چنان با خوشی و سلامتی کامل پُر سازد که با نیروی روح القدس امید شما روز به روز فراوان تر شود.»[13]
امید شما به کیست؟
[1] توراتِ شریف، پیدایش ۳: ۱۵
[2] انجیل شریف، لوقا ۱: ۲۶ - ۳۳
[3] انجیل شریف، یوحنا ۱۰: ۳۰
[4] اعمالِ رسولان ۲۸: ۲۰
[5] انجیل شریف، یوحنا ۱: ۴
[6] رسالهٔ اول پترُس ۱: ۳
[7] انجیل شریف، مرقس ۹: ۳۱ - ۳۲، متی ۱۷: ۲۲-۲۳، لوقا ۹: ۴۳-۴۵
[8] انجیل شریف، متی ۲۸: ۱ - ۷
[9] انجیل شریف، لوقا ۲۴: ۳۷
[10] انجیل شریف، یوحنا ۱۴: ۱ - ۳
[11] سعدی. دیوان اشعار: غزلیات. غزل شمارهٔ ۳۲۹.
[12] رسالات اول و دوم پترُس
[13] رسالهٔ رومیان ۱۵: ۱۳
Commentaires