بـرآمــد بـاد صــبــح و بـوی نـوروز
بـه کـام دوســتان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز [1]
طومار سال ۱۴۰۲ خورشیدی در سرمای زمستان به هم میپیچد تا سال ۱۴۰۳ خورشیدی با گرمای لبخند مشتاقانش، به هویت برسد.
تحویل سال بهانه و دستاویزی برای درک بهتر تحولی است که هر سال طبیعت را در بر میگیرد تا به آدمی اثبات کند که روزگار دمادم در حال نو شدن و بهروزی است.
حال آغاز سال نو خورشیدی است، سالی که توسط بسیاری از کشورها مبدأ تحویل است؛ کشورهای افغانستان، ایران، تاجیکستان، اوزبیکستان، و سایر کشورهای آسیای میانه امسال ۲۰ مارچ را به رسم سال نو جشن میگیرند.
نوروز در زبان دری به معنای روز جدیدی است که با آغاز سال نو آغاز میشود و برای همه مردمی که آن را جشن میگیرند، آغاز نوروز همیشه یک احساس شادی و نشاط بوده است.
نوروز فرصتی است برای شروع دوباره، برای رهایی از گذشته و آغاز یک فصل جدید. امیدوارم در این سال جدید، تجربههای جدیدی داشته باشید، دوستان و خانواده را در کنار تان به اشتراک بگیرید، و لحظاتی خاطره انگیز را بسازید.
آرزو دارم که سال نو با صحتمندی، مهر، محبت، صلح و صفا و صمیمیت آغاز گردد و لبخند زینت چهرههای تان باشد.
آرزومندم که بهاران به سوی مهر و سرزمین آرامش که محبت به انسان و عشق به انسان است رهنمای تان باشد. با این همه بی عدالتیها که داغ از گردش روزگار داریم، باز طبیعت نو میشود و همه چیز بوی تازهگی میگیرد. اما افسوس که باطن بعضی انسانها تغییر نمیکند و فجایع بشری همچنان ادامه مییابد. کاش دل انسانها نیز با بهار زنده و نو میشد.
هزاران جلال بر خداوند، این ناظم لطیف خِلقت را، که در این موسم بهار در لا به لای گلبرگها و شاخههای سحرانگیزِ درختان ارغوان، در نیم نگاههای گل نرگس، در ورق، ورقِ مرسلها و سنبلها، در ساغرِ سوسنها و در سفیدی گلهای یاسمین چه ظریفانه خود را پیچانیده و با پاشیدن شمیم عطرآگین بهاری، با دمیدن روح و تازهگی در کالبدِ طبیعت و جان بخشیدن به هیکل پر طراوت بهار، با اعطای انرژی غلتان و خیزان، مستی و خروش در رگ، رگِ جهندهٔ جویبارها، نهرها و دریاچهها جِلوههای خوشرنگ واجب الوجودی اش را به نمایش گذاشته است.
بهار رمزی از عطر طبیعت است. بهار هدیهٔ طبیعت برای روان و جان ماست. هدیهٔ که با خود شور و شوق عاشقانه به همراه دارد. بهار هدیه و الهام برای انسان سرگردان است تا از شور و شکفتگی آن، راهی به سوی زندهگی نو و جامعه نو بیابد. بهار برای انسان سرگردان آغاز سفر است، به سوی جامعه انسانی و خوشبختی همگانی.
باز کن پنجره را و ببین گل شکفته است. باز کن پنجره ها را و بهاران را باور کن.
پس اعتماد کنید در هر بیابانی که هستید، بِدان شکوفایی بهاری در انتظار تان نشسته است.
بهار فرصتی است برای دمیدن روح در اجسامِ عناصر طبیعی و تجدید خِلقت دوبارهٔ هستی. بهار ضمانتِ دوام و قوامِ طبیعت است. بهار سر چشمهٔ فصل و سال است. بهار روییدن و شسته شدن و زنده ماندن است.
پیام نوروز شباهتی به پیامِ قیامِ عیسی مسیح دارد. امسال ما نوروز را یازده روز قبل از رستاخیز مسیح جشن میگیریم. نوروز خبر از احیای دگر بارهٔ حیاتِ طبیعت میدهد و قیام مسیح خبر از زنده شدن طبیعت نو انسانها میدهد که عیسی مسیح با قیامش برای ما مفت و رایگان بخشید.
در نوروز خبر از چیزهای تازه و نو داده میشود و مسیح نیز در قیام خود چیزهای نو را به ما به ارمغان آورد: زندهگی نو، آرزو و امید نو، نیروی تازه، آیندهٔ نو و ....
جان رفت در سَرِ می و «حافظ» به عشق سوخت
عیسی دَمی کجاست که اِحیای ما کند[2]
در دنیای ما کسانی هستند که هنوز با مسیح زنده روبرو نشده اند. آنها در قبرستان ها از مرده ها طلب آمرزش مینمایند. برای آنها امیدی نیست. برای آنها آیندهٔ وجود ندارد و همه چیز تمام شده است.
هموطن عزیز!
اگر تاکنون عیسی مسیح زنده را به عنوان نجات دهندۀ خود نپذیرفته اید، او برای گناهان شما بر صلیب مُرد تا آزادی و رستگاری را برای شما به ارمغان بیاورد.
رستاخیر عیسی مسیح تنها پیروزی بر تاریکی و زندهگی با خدا را در این جهان به ما اعطا نمیکند، بلکه زندهگی جاودان ما با خداوند را نیز تضمین مینماید.
«اما در حقیقت مسیح پس از مرگ زنده شد و اولین کسی است که از میان مردهگان برخاسته است.» [3]
کلام خدا به ما این تضمین را میدهد که چون عیسی از مردهگان برخاسته است، ما نیز از مردهگان برخواهیم خاست و صاحبِ زندهگی نو خواهیم شد و تا به ابد با او زندهگی خواهیم کرد؛ اگر به او در این زندهگی ایمان داشته باشیم.
اگر به عیسی مسیح به عنوان تنها نجات دهندهٔ خود ایمان بیاورید، شما صاحب زندهگی جاودان خواهید شد و زندهگی تان سبزینه و بهاری خواهد شد.
با آرزوی سالی پر از پیروزی، عشق، صلح و خوشبختی برای شما و عزیزان تان.
نوروز تان خجسته و تبسم و ترنم تان در عیسی مسیح پیوسته باد.
[1] . سعدی. دیوان اشعار: غزلیات. غزل شمارهٔ ۳۱۳.
[2] . حافظ. غزلیات. غزل شمارهٔ ۱۸۶.
[3] رسالهٔ اول قرنتیان ۲۰:۱۵
Comments