top of page

مصلوب شدنِ عیسی مسیح

آیا عیسی مسیح در مورد مصلوب شدن خود چیزی گفته است؟

آیا عیسی مسیح در موردِ مصلوب شدنِ خود چیزی گفته است؟


قسمت اول



 این اولین مقاله از یک سلسله مقالات در مورد مصلوب شدن و رستاخیز عیسی مسیح است. در این مقاله، ما می‌خواهیم که افکار و گفته‌های عیسی مسیح را در مورد مصلوب شدن و رستاخیز او تحقیق کنیم. مرجع ما انجیل شریف است چون در سه مقالهٔ اول، ما در مورد باور های مسیحیان در مورد مرگ و رستاخیز عیسی مسیح می‌خواهیم بدانیم.[1] 

برای مسیحیان، انجیل شریف معتبر است. بعضی‌ها شاید اعتراض کنند. لیکن اعتراضات را در مورد معتبر بودن انجیل شریف در شماره‌های بعدی این مجله حتماً مطرح خواهیم کرد. پیشنهاد من این است که لطفاً این مقاله را با فکر باز بخوانید.

 

آغاز  داستان

وقتی ما زنده‌گی عیسی مسیح را بررسی می‌کنیم، یک تصویر عجیبی را می‌بینیم. تولد عیسی مسیح معجزه‌آسا است چون از یک دختر باکره تولد شد.[2] تعالیم او بی‌نظیر است و شنونده‌گان همیشه به حکمت او تعجب می‌کردند.[3] معجزه‌های او سبب شکرگزاری مردم می‌شد چون کارهای او پر قدرت است.[4] لیکن در انجیل مقدس، مرگ مانند یک نخ سرخ در هر لای داستان عیسی مسیح بافته شده است به طوریکه اگر این نخ را از قالین جدا کنیم، تمام قالین را از بین خواهیم برد.


از شروع انجیل شریف می‌بینیم که در مورد مرگ عیسی مسیح اشاره می‌شود. در طفولیت، یوسف و مریم عیسی را به خانهٔ خدا آوردند تا طبق شریعت موسی او را تقدیم خدا کنند.[5] شمعون که یک مردِ پر از روح مقدس بود، بعد از اینکه عیسی را در آغوش می‌گیرد و خدا را جلال می‌دهد، به مریم چنین می‌گوید: «این کودک از جانب خدا ... انتخاب شده است... [او] توسط بسیاری رد خواهد شد و افکار پنهانی عدۀ زیادی را آشکار خواهد ساخت و در دل تو نیز خنجری فرو خواهد رفت.» معنی این سخنان او چی است؟ چطور عیسی مسیح رد خواهد شد؟ و چی باعث خواهد شد که خنجری در دل یک مادر فرو رود؟ اینجا یک اشاره و یک نماد است که آهسته، آهسته در انجیل آشکار می‌شود.

 

پیشگویی‌های عیسی مسیح در مورد مرگ خودش

اما فقط دیگران نیستند که در مورد مرگ عیسی مسیح اشاره می‌کنند. عیسی مسیح آشکارا در مورد مرگ و رستاخیز خود برای شاگردان خود تعلیم می‌داد. او می‌فرماید: «پسر انسان باید بسیار رنج بکشد و از جانب بزرگان، سران کاهنان و علمای شریعت رد شود. او باید کُشته شود اما در روز سوم دوباره زنده گردد.»[6] عیسی مسیح به طور واضح به شاگردان خود می‌گوید که او باید رد شود، رنج بکشد، کشته شود، و در روز سوم دوباره قیام کند.


او سه بار در مورد مرگ و رستاخیز خود پیشگویی می‌کند.[7] وقتی یکی از حواریون، پترُس، اعتراض می‌کند و می‌گوید: «خدا نکند، استاد! هرگز برای تو چنین اتفاق رُخ نخواهد داد!»[8]، عیسی مسیح برای او قاطعانه می‌گوید که از او دور شود چون «تو مانع راه من هستی، زیرا افکار تو انسانی است، نه از جانب خدا.»[9]

پس طبق تعلیم عیسی مسیح، رد کردن مرگ او رد کردن راهٔ او است و هر کسی که راه او را رد می‌کند، افکار انسانی دارد و افکار او از خدا نیست.

 

رابطهٔ مرگ عیسی مسیح با ماموریت او

آیا عیسی مسیح فقط اشخاص دور و بر خود را مشاهده می‌کرد و به این نتیجه رسیده بود که او توسط کاهنان و علمای شریعت رد می‌شود؟

آیا عیسی مسیح فقط واقع بین بود وقتی در مورد مصلوب شدن خود صحبت می‌کرد؟ باز هم، وقتی ما انجیل شریف را می‌خوانیم، می‌بینیم که عیسی مسیح مرگ و رستاخیز خود را قسمتی از ماموریت و دلیل آمدن خود به جهان می‌دانست. سه دلیل برای چنین ادعا داریم:

 

۱. مرگ عیسی مسیح پیشگویی شده بود

اول، عیسی مسیح تمام تورات و نوشته‌های انبیا را در مورد خود می‌دانست. او می‌فرماید: «نوشته های پیامبران را خوب می‌خوانید، چون خیال می‌کنید که در آنها زنده‌گی ابدی خواهید یافت اما همین نوشته‌ها‌ دربارۀ من شهادت می‌دهند.»[10]


ادعای عیسی مسیح این است که وقتی نوشته‌های پیامبران را به طور درست مطالعه کنیم، می‌بینیم که آنها به عیسی مسیح شهادت می‌دهند. آیا بیشتر از این گفته می‌توانیم؟ بلی، بعد از رستاخیز از مرده‌گان، عیسی مسیح به دو نفر که به طرف دهکدهٔ به نام عِمائوس بود می‌رفتند، ظاهر شد. آنها در مورد مصلوب شدن عیسی صحبت داشتند و می‌گفتند که «امید ما این بود که او آن کسی باشد که می‌بایست اسرائیل را رهایی دهد.»[11]


آنها دیگر این امید را نداشتند چون عیسی مسیح کشته شده بود. مرگ عیسی مسیح امید آنها را از بین برده بود. لیکن عیسی مسیح به آنها می‌فرماید: «آیا نمی‌باید که مسیح پیش از ورود به جلال خود همین طور رنج ببیند؟» آن وقت از تورات موسی و نوشته های انبیاء شروع کرد و در هر قسمت آیاتی را که دربارۀ خودش بود برای آنها بیان فرمود.»[12]


پس طبق فرمودهٔ عیسی مسیح، رنج کشیدن و مصلوب شدن او قسمتی از پیشگویی‌های بود که او باید عملی می‌کرد. در مرگ و رستاخیز عیسی مسیح، پیشگویی‌های پیامبران به حقیقت پیوستند.

یکی از پیشگویی‌های پیامبران را که عیسی مسیح در نظر داشت، اشعیا فصل ۵۳ است. او چند لحظه، پیش از اینکه دستگیر شود، به شاگردان خود می‌گوید: «می‌خواهم بدانید که این پیشگوییِ که می‌گوید: «او در زمرۀ جنایتکاران به حساب آمد»، باید در مورد من به انجام برسد و در واقع همه چیز های که دربارۀ من نوشته شده در حال انجام است.»[13] این پیشگویی ۷۰۰ سال پیش از تولد عیسی مسیح توسط اشعیای نبی نوشته شده بود. اشعیای نبی چنین پیشگویی کرده بود:


«او غم‌های ما را به جان خود گرفت و دردهای ما را بر دوش خود حمل کرد. ولی ما فکر می‌کردیم درد و رنج او جزای است که از جانب خدا بر او نازل شده است. او در حقیقت به خاطر گناه و خطای ما زده و زخمی شد. او جزا دید تا ما سلامتی داشته باشیم و از زخم‌های او ما شفا یافتیم. ما همه مثل گوسفندانِ سرگردان، گمراه شده و به راه خود روان بودیم، اما خداوند گناه همۀ ما را به گردن او نهاد.

بر او ظلم شد، اما با فروتنی تحمل کرد و از زبانش حرف شکایت شنیده نشد. مثل برهٔ او را به کشتارگاه بردند. او مانند گوسفندی که پیش پشم چین خاموش می‌ایستد، دهان خود را باز نکرد. او دستگیر، زندانی، و محکوم به مرگ شد. او را به خاطر گناهان مردم کشتند و وقتیکه کشته شد، هیچ کسی اعتنایی نکرد. او را با گناهکاران به خاک سپردند و با ثروتمندان دفن شد، هر چند او به کسی ظلم نکرده و هیچ حرف دروغ از زبانش شنیده نشده بود.»[14]


پس قسمتی بزرگی از ماموریت عیسی مسیح، طبق گفته‌های خود او و طبق نوشته‌های پیامبران، این بود که او به خاطر گناهان ما رد شود، رنج بکشد، و مصلوب شود. متفکر الهیات مسیحی، جان ستات به بسیار زیبایی و ساده‌گی خلاصهٔ این موضوع را بیان می‌کند: «مرگ او در مأموریت او نقش اساسی داشت.»[15]

 

۲. مرگ عیسی مسیح اقتدار او را نشان می‌دهد

دوم، بسیاری از دوستان مسلمان ما گمان می‌برند که اگر عیسی مسیح مصلوب شد، مرگ او نشان دهندهٔ ضعف اوست. اگر عیسی مسیح قوی می‌بود، او را کسی مصلوب کرده نمی‌توانست. لیکن، داستانِ زنده‌گی عیسی مسیح حقیقتی برعکس این ادعا را نشان می‌دهد. انجیل شریف برای ما نشان می‌دهد که مصلوب شدن عیسی مسیح داوطلبانه بود، نه به زور. عیسی مسیح می‌فرماید: «هیچ کس جان مرا از من نمی‌گیرد، من به خواهش خود آن را فدا می‌کنم. اختیار دارم که آن را فدا سازم و اختیار دارم که آن را باز به دست آورم.»[16]


پس عیسی مسیح با اقتدار کامل می‌گوید که کسی جان او را به زور و بدون ارادهٔ او نمی‌گیرد بلکه او به خواست و ارادهٔ خود آمادهٔ فدا کردن جان خود است؛ چون او برای همین ماموریت به جهان آمد. در لحظات پیش از دستگیر شدن، عیسی مسیح چنین دعا می‌کند:

«همین حالا جان من مضطرب است. چه بگویم؟ آیا بگویم: «ای پدر مرا از این ساعت برهان؟» اما برای همین منظور من به این ساعت رسیده‌ام.»[17] عیسی مسیح برای همین ساعت، که او را به مصلوب شدن و به جلال رسیدن روبرو کرده بود، به جهان آمد.


عیسی مسیح این گفته‌های خود را در عمل نشان داد. وقتی گروه برای دستگیر کردن او آمدند، یکی از حواریون او شمشیر را برداشت و گوش غلام کاهن اعظم را برید. لیکن عیسی مسیح به او خطاب کرده گفت: «شمشیر خود را غلاف کن. هر کی شمشیر کشد به شمشیر کشته می‌شود. مگر نمی‌دانی که من می‌توانم از پدر خود بخواهم که بیش از دوازده فوج فرشته را به یاری من بفرستد؟ اما در آن صورت پیشگویی‌های کلام خدا چگونه تمام می‌شود؟»[18]

پس، عیسی مسیح خشونت را رد کرده، با اقتدار کامل خود را تسلیم دشمنان خود می‌کند چون می‌داند که ماموریت او طبق پیشگویی‌های کلام خدا، فدا کردن جان او برای گناهان بشر است.

 

۳. مصلوب شدن عیسی مسیح نقطهٔ مرکزی نقشهٔ محبت‌آمیز خداست

مصلوب شدن و رستاخیر عیسی مسیح نقطهٔ مرکزی نقشهٔ خدا برای نجات بشر بود. عیسی مسیح می‌فرماید:

«زیرا خدا به دنیا آنقدر محبت داشت که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان بیاورد هلاک نگردد، بلکه صاحب زنده‌گی ابدی شود.»[19]

عیسی مسیح زنده‌گی خود را نشان دهندهٔ محبت خدا برای بشر می‌داند. طبق گفته او، خدا جهان را آنقدر محبت کرد که عیسی مسیح را فرستاد. ایمان به او به معنی داشتن زنده‌گی ابدی است.


اما شاید بپرسیم، عیسی مسیح چگونه محبت خدا را نشان می‌دهد؟ او می‌فرماید: «پسر انسان نیامده است تا خدمت شود، بلکه تا به دیگران خدمت کند و جان خود را در راهٔ بسیاری فدا سازد.»[20]

اکثر اوقات، ما دینداری را به معنی این می‌دانیم که خدا را خدمت کنیم. ما باید به خدا فداکاری کنیم. ما باید شریعت خدا را به طور کامل اطاعت کنیم و از این راه رستگاری و ارتباط درست را با خدا برقرار خواهیم کرد.

اما پیام عیسی مسیح این است که ما می‌توانیم محبت خدا را در بیچاره‌گی خود ببینیم که او می‌خواهد ما را کمک کند، و حتی خدمت کند. بعضی‌ها هستند که می‌خواهند خود را زاهد نشان داده، رستگار بسازند. لیکن کی است که واقعاً می‌تواند به قوت خود به خدا برسد؟ جوابِ کسانی که می‌خواهند به خود اشاره کنند، همین شعر زیباست که می‌گوید:


نبری گمان که یعنی به خدا رسیده باشی

تو ز خود نرفته بیرون به کجا رسیده باشی[21] 


اکثر اوقات، غرور ما انسان‌ها اجازه نمی‌دهد که  این حقیقت را قبول کنیم. حتی نوشتن در مورد اینکه خدا بتواند انسان را خدمت کند برای من مشکل است. غرور انسان می‌خواهد که اگر خدا را نتوانیم در قدرت او شکست بدهیم، کم از کم، بتوانیم در حلیم بودن خود را از خدا عظیم‌تر نشان دهیم. این کاملاً در تضاد با محبت خداست.


طبق انجیل شریف، خواست خدا این است که نه تنها در قدرت خود عظمت خود را نشان دهد بلکه در لطف و مهربانی، و حلیم بودن عظمت خود را نمایان سازد. از همین خاطر است که عیسی مسیح نیامد که تنها قدرت خدا را نشان دهد، بلکه محبت خدا و حلیم بودن خدا را نشان دهد، تا خدا در همه چیز کبریایی، جلال، و شکوه خود را آشکار سازد.


محبتی بزرگتر از این نیست که کسی حتی از جان خود به خاطر عزیزان خود بگذرد. وقتی یک مادر به طفل خود می‌گوید: «قربانت شوم. فدای سرت شوم.»، آیا ما عمق محبت او را برای فرزند او نمی‌بینیم؟[22] عیسی مسیح می‌فرماید: «محبتی بزرگتر از این نیست که کسی جان خود را فدای دوستان خود کند. شما دوستان من هستید اگر احکام مرا انجام دهید.»[23]


پس، عیسی مسیح جان خود را به خاطر محبت خود برای دوستان خود، که شامل همه کسانی است که به او ایمان می‌آورند و از احکام محبت‌آمیز او پیروی می‌کنند، فدا کرد.

ن.ت. رایت، متخصص الهیات، می‌گوید: «عیسی مرگ خود را به عنوان ابزار نهایی که توسط آن پادشاهی خدا بر زمین برقرار می‌شود می‌دید. مصلوب شدن عیسی مسیح پاسخ تکان‌ دهندهٔ دعای ربانی است که می‌گوید پادشاهی خدا بر زمین همانطور که در آسمان است برقرار می‌گردد.»[24]


پس در این سه نکته دیدیم که مرگ عیسی مسیح رابطهٔ عمیقی با ماموریت او داشت.

اول، او مرگ خود را طبق پیشگویی پیامبران می‌دانست.

دوم، مرگ او اقتدار او را نشان می‌دهد؛ چون او نه به زور بلکه داوطلبانه حاضر شد که جان خود را فدا کند.

و سوم، مرگ عیسی مسیح محبت و جلال خدا را نشان می‌دهد.

 

رستاخیز عیسی مسیح از مرگ

یک چیزی که شاید کمتر در این مقاله به آن اشاره کردیم، لیکن در همه گفته‌های عیسی مسیح عیان است، رستاخیز او بعد از مرگ است. اگر دوباره این مقاله را بخوانید، در بسیاری آیاتی که عیسی مسیح در مورد مرگ خود می‌گوید، در مورد قیام خود بعد از مرگ نیز صحبت می‌کند. فقط یک آیت را به عنوان مثال می‌خواهم بنویسم.

عیسی مسیح می‌فرماید: «پسر انسان باید بسیار رنج بکشد و از جانب بزرگان، سران کاهنان و علمای شریعت رد شود. او باید کُشته شود اما در روز سوم دوباره زنده گردد.»[25] پس، مرگ و قیام دوباره از مرگ یک جفت هستند که آن را در گفتار و زنده‌گی عیسی مسیح نمی‌توانیم از هم جدا کنیم.


اما چرا رستاخیز مهم است؟ امکان دارد یک انسان گفته‌های عیسی مسیح را تقلیدی بیان کند. فرق بین گفته‌های او و عیسی مسیح چی است؟ فرق اینجا است که عیسی مسیح از مرگ قیام کرد. رستاخیز تایید کنندهٔ حقیقت گفتار مسیح است. اگر عیسی مسیح در این موارد دروغ می‌گفت، قبر او را با خود می‌داشتیم. اما ما قبری از عیسی مسیح نداریم. پیامبران و کسانی که ادعا پیامبری کرده‌اند، همه مقبره دارند. لیکن عیسی مسیح مرگ را شکست داد، دوباره زنده شد، و قبر او خالی است.

 

پیام مصلوب شدن و رستاخیز عیسی مسیح چیست؟

بعضی‌ها که معجزه‌های عیسی مسیح را دیدند، از او پرسیدند: «وظیفهٔ ما چیست؟ چطور می توانیم کارهایی را که خدا از ما می‌خواهد انجام دهیم؟»[26] انسان‌ها همیشه می‌خواهند کارهای انجام دهند تا خود را رستگار سازند. عیسی مسیح به ایشان جواب داد: «آن کاری که خدا از شما می‌خواهد اینست که به کسی که او فرستاده است ایمان بیاورید.»[27]


دعوت عیسی مسیح این است که به او، که برای کفاره گناهان ما فرستاده شده است، ایمان بیاوریم. صد در صد، ایمان به معنی بیعت کردن به مسیح و پیمودن راهٔ اوست.[28] اما خدا می‌خواهد که ما از راهٔ ایمان رستگار شویم چون او تنها صاحب جلال و شکوه است. این محبت خدا برای ماست. هر کی به عیسی مسیح ایمان بیاورد رستگار می‌شود تا در کار نجات، نام خدا جلال پیدا کند.


رستاخیز عیسی مسیح واقعاً رحمت بی‌نهایت و بخشش خداست برای تمام کسانی که می‌دانند خود را از گناه آزاد کرده نمی‌توانند و کلید رستگاری را ندارند. حقیقت این شعر مولانا را ما تنها در عیسی مسیح می‌بینیم چون غیر از او کسی دیگر از مرگ رستاخیز نکرده است:

 

ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی‌منتها

ای آتشی افروخته، در بیشهٔ اندیشه‌ها

امروز خندان آمدی، مفتاح زندان آمدی

بر مستمندان آمدی، چون بخشش و فضل خدا[29]

 

نتیجه‌گیری

در این مقاله، خواندیم که عیسی مسیح رنج کشیدن، مصلوب شدن، و رستاخیز از مرگ را هدف زنده‌گی و ماموریت عظیم خود می‌دانست و بارها دربارهٔ‌ این موضوعات اشاره کرد. او این راه را به خاطر نجات انسان پیمود تا هر کی به او ایمان بیاورد هلاک نگردد بلکه همانطور که او مرگ را شکست داد، ما هم از طریق ایمان به او، بر مرگ پیروز بگردیم و زنده‌گی ابدی داشته باشیم. او کار نجات انسان را بر روی صلیب تمام کرد.


رنج کشیدن، مرگ، و رستاخیز عیسی مسیح دعوت خدا برای تمام انسان‌هاست. اگر از گناهان تان نجات می‌خواهید، مسیح کلید نجات، بخشش، و رستگاری است. پس، قلب من با وجد کامل می‌گوید: جلال بر نام خدایِ که به خاطر محبت بیکران خود عیسی مسیح را فرستاد تا با مصلوب شدن بر روی صلیب فدیهٔ گناهان من شود!



 

[1] برای این که بدانید چرا این سلسله مقالات را در نظر گرفته‌ایم، لطفاً به مقالهٔ «مصلوب شدن عیسی مسیح»، در صفحهٔ ۷ این شماره، رجوع کنید.

[2] برای داستان تولد عیسی مسیح، لطفاً به انجیل متی ۱: ۱۸-۲۵ و انجیل لوقا ۱: ۲۶-۳۸ رجوع کنید.

[3] انجیل شریف، متی ۲۸:۷-۲۹، متی ۵۴:۱۳، مرقس ۲۲:۱، لوقا ۴۷:۱۹-۴۸، و یوحنا ۴۶:۷

[4] انجیل شریف، متی ۲۲:۱۴-۲۳، مرقس ۳۵:۴-۴۱ و ۲:۶، لوقا ۴۰:۸-۴۸ و ۱۱:۱۷-۱۹.

[5] انجیل شریف، لوقا ۲۲:۲-۳۸

[6] انجیل شریف، مرقس ۳۱:۸

[7] انجیل شریف، مرقس ۳۱:۸، ۳۱:۹، ۳۲:۱۰-۳۴

[8] انجیل شریف، متی ۲۲:۱۶

[9] انجیل شریف، متی ۲۳:۱۶

[10] انجیل شریف، یوحنا ۳۹:۵

[11] انجیل شریف، لوقا ۲۱:۲۴

[12] انجیل شریف، لوقا ۲۶:۲۴-۲۷

[13] انجیل شریف، لوقا ۳۷:۲۲. در اشعیا ۱۲:۵۳ می‌خوانیم: «بنابران، من او را به مقام افتخار نایل می کنم و با اشخاص بزرگ همنشینش می‌سازم، زیرا او جان خود را فدا کرد، در جملۀ گناهکاران بشمار رفت، گناه مردم را به گردن گرفت و شفاعت خواه خطاکاران شد.»

[14] کتاب اشعیا ۵۲: ۴- ۹

[15] ستات، جان. (۲۰۰۶). صلیب مسیح. کتاب‌های ای. وی. پی. صفحه ۲۳.

Stott, John. (2006). The Cross of Christ. IVP Books. p. 23.

“His death was central to his mission.” :متن اصلی

[16] انجیل شریف، یوحنا ۱۸:۱۰

[17] انجیل شریف، یوحنا ۲۷:۱۲

[18] انجیل شریف، متی ۵۲:۲۶-۵۴

[19] انجیل شریف، یوحنا ۱۶:۳

[20] انجیل شریف، مرقس ۴۵:۱۰

[21] بیدل دهلوی، غزلیات، غزل شمارهٔ ۲۷۲۷

[22] این مثال زیبا را اول از پدر جان و مادر جانم شنیدم.

[23] انجیل شریف، یوحنا ۱۵: ۱۳- ۱۴

[24] رایت، ن.ت. (۲۰۱۸) عیسیِ واقعی: چشم اندازی جدید از اینکه او کی بود، چه کرد و چرا اهمیت دارد؟ هارپر ون. صفحه ۱۸۵.

Wright, N. T. (2018). Simply Jesus: A New Vision of Who He Was, What He Did, and Why He Matter. HarperOne. P. 185.

متن اصلی:

Somehow, Jesus’s death was seen by Jesus himself... as the ultimate means by which God’s kingdom was established. The crucifixion was the shocking answer to the prayer that God’s kingdom would come on earth as in heaven.

[25] انجیل شریف، مرقس ۳۱:۸

[26] انجیل شریف، یوحنا ۲۸:۶

[27] انجیل شریف، یوحنا ۲۹:۶

[28] انجیل شریف، یوحنا ۱۵:۱۴

[29] مولانا، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱

9 views0 comments

Recent Posts

See All

Comments


bottom of page