top of page

نترسید


در شمارۀ قبلی، در همین صفحه، گزارشی را در مورد «جفا بر کلیسا» به نشر رسانده بودیم که حاوی رویداد‌های ناگوار٬ برای مسیحیان٬ در سراسر جهان بود. قبل از نشر٬ وقتی در مورد آن گزارش با یکی از همکارانم صحبت می‌کردم٬ پرسید: آیا کسانی که تازه به عیسی مسیح ایمان آورده‌اند از خواندن این گزارش نخواهند ترسید؟‌


دانشمندان به طور عام در مورد ترس گفته‌اند که ترس عبارت است از احساس ناخوشایندِ ما نسبت به عوامل و خطرات درونی و بیرونی.[1] یعنی وقتی خطری ما را تهدید می‌کند احساس ناخوشایندی به ما دست می‌دهد. انسان‌ها ترس‌های مختلفی دارند که ترس هر کس بنابر اوضاع٬ شرایط، و محل زنده‌گی آنها فرق می‌کند.


در پیشگفتار آن گزارش در مورد چرایی و چگونگی[2] جفا بر کلیسا نوشته و از تعداد مسیحیانی که بنابر دلایل ایمانی٬ زنده‌گی٬ خانه٬ کار، و دارایی خود را از دست داده بودند نیز یادآور شده بودیم. طبعاً از دست دادن همهٔ اینها و به خصوص حیات انسان ترس دارد. اگر کسی از این تهدیدها نترسد به نظر من انسانِ عادی نخواهد بود. وقتی کتاب مقدس را مطالعه می‌کنیم،‌ با ترس‌ها و عوامل ترس‌های گوناگون بر می‌خوریم.


در عهد قدیم می‌خوانیم که هر زمانی که ایمانداران به مشکل و یا مصیبتی دچار می‌شدند، پیام تسلی بخش خداوند را از زبان فرشتگان و انبیا می‌شنیدند که می‌گفت: «نترسید!!!»

«از آنها نترسید، زیرا خداوند خدایتان که همراه شماست، خدای بزرگ و با هیبتی است.»[3]

«به آنهایی که مایوس شده‌اند، بگویید: «قوی باشید، نترسید! خدا برای نجات شما می‌آید …»[4]


«ای کسانی که می‌دانید راستی چیست و شما کسانی که تعالیم من در دل‌های شما ثبت شده به من گوش کنید. نترسید وقتی مردم شما را سرزنش می‌کنند و به شما ناسزا می‌گویند…»[5]

در عهد جدید٬ زمانی که کلمه جسم پوشید٬ برای استوار نگهداشتن ایمان پیروان و به خصوص شاگردان، عین همان کلمه را تکرار کرد که: نترسید!!!


خوشبختانه نویسنده‌ گان انجیل‌های چهارگانه وقایع مهم٬ معجزات٬ تعالیم٬ مثل‌ها٬ احکام، هشدارها، و پیشگویی‌های را که عیسی مسیح در مورد آنها سخن گفته بود٬ به ثبت رسانده اند. به طور مثال در مورد فرق بین راهٔ زنده‌گی ابدی و راهٔ هلاکت چنین فرموده است:

«از دروازۀ تنگ داخل شوید، زیرا دروازه یی که کلان و راهی که وسیع است به هلاکت ختم می‌شود و کسانی که در این راه می‌روند، بسیارند. اما دروازه یی که به زنده‌گی ابدی ختم می‌شود تنگ بوده و راهٔ آن سخت است و یابنده گان آن کم هستند.»[6]


عیسی مسیح در سخنان خود این موضوع را به ذهن پیروانش تداعی می‌کند که پیروی از او کاری آسانی نیست. اولین چیزی که نشانهٔ پیروی از مسیح است جدا ساختن راهٔ خود از جمع کثیر دیگران که به طرف هلاکت روان هستند و گذشتن از دَرِ تنگ و قدم ماندن به راهٔ سخت و دشوار که تعداد کمی در آن گام می‌نهند. هلاکتی که عیسی مسیح از آن سخن می‌راند، هلاکت جسمی نه بلکه هلاکت روحانی و دوریِ ابدی از حضور خدا می‌باشد.

فراموش نشود که خداوند همیشه برای استوار نگه داشتن ایمانداران آنها را به پایداری در ایمان تشویق کرده،‌ قوت می‌بخشد، و دلداری و هشدار می‌دهد:


«از کسانی که جسم را می‌کشند ولی قادر به کشتن جان نیستند نترسید‌. از کسی بترسید که قادر است جسم و جان، هر دو را در دوزخ تباه سازد‌.»[7] «علاوه بر این، حتّی موهای سر شما تماماً شمرده شده است. هیچ نترسید، شما از گنجشک‌های بی شمار بیشتر ارزش دارید!»[8]


«ای گلهٔ کوچک، هیچ نترسید، زیرا خوشی پدر شما در این است که آن پادشاهی را به شما عطا کند‌.»[9]

«وقتی درباره جنگها و اغتشاشات چیزی می‌شنوید نترسید‌. این چیزها باید اول اتفاق بیفتد اما آخر کار به این زودی‌ها نمی‌رسد‌‌.»[10]


شاگردان و رسولان عیسی مسیح نیز در رساله‌های خود برای زایل نمودن ترس ایمانداران، تشویق، و پایداری شان در ایمان همیشه می‌نوشتند که: «نترسید!» و نیز همهٔ شان با طرز زنده‌گی و نوعی مرگی که داشتند٬ آن را ثابت ساختند که هرگز از کسی و چیزی به غیر از خداوند نمی‌ترسیدند.[11] آنها از این حرف سلیمان پادشاه به خوبی واقف بودند که:  «ترس از خداوند، ابتدای حکمت است.»[12] پولُس رسول فرمود: «به هیچ وجه از مخالفین نترسید، زیرا این شهامت شما، به آنها ثابت می‌کند که به سوی هلاکت می‌روند و شما نجات خواهید یافت و آن هم از طرف خداست …»[13]


پترُس چنین فرمود: «اما اگر به خاطر نیکوکاری رنج می‌بینید، خوشا به حال شما! از تهدیدات مردم نترسید و نگران نباشید‌.»[14]

در آیۀ بعدی در مورد رنج، آزمایش، و وفاداری به خداوند و حاصل آن را که به دست آوردن تاج حیات می‌باشد می‌خوانیم:


«از رنجی که به شما روی می‌آورد نترسید‌. البته ابلیس بعضی از شما را به زندان خواهد افکند تا شما را بیازماید و به مدت ده روز رنج خواهید کشید ولی تا دم مرگ وفادار بمانید و من به شما تاج حیات را خواهم بخشید‌.»[15]

عیسی مسیح می‌فرماید: «اگر شما متعلق به این دنیا می بودید دنیا متعلقان خود را دوست می داشت، اما چون شما از این دنیا نیستید و من شما را از دنیا برگزیده ام، به این سبب جهان از شما نفرت دارد.»[16]


پس ما و شما برگزیده‌گان هستیم و وقتی شیطان و پیروانش داخل شدن مردم را به ملکوت خدا می‌بینند آتش می‌گیرند و کسانی که در قلمرو شیطان باقی می‌مانند، همواره با کسانی که می‌خواهند وارد ملکوت خدا شوند، ضدیت می‌ورزند. نه خودشان وارد ملکوت خدا می‌شوند و نه دیگران را می‌گذارند و از این سبب موجب آزار و اذیت ایمانداران می‌شوند. عیسی مسیح در مورد اینگونه اشخاص چنین فرمودند:

«وای به حال شما ای معلمان شریعت، شما کلید درِ معرفت را بر می‌دارید، خودتان وارد نمی‌شوید و آنانی را هم که می‌خواهند وارد شوند، باز می‌دارید‌‌.»[17]


اما امید ما به زنده‌گی ابدی در حضور خداوند باشد و به جز ترس از خداوند ترسی دیگری در دل‌های ما رخنه نکند زیرا:

 «آن وقت پسر انسان را خواهند دید که با قدرت عظیم و جاه و جلال، بر ابرها می‌آید. او فرشتگان را خواهد فرستاد و برگزیده‌گان خود را در چهار گوشهٔ عالم از دورترین نقاط زمین تا دورترین حدود آسمان جمع خواهد کرد.»[18]

«محبت کامل ترس را دور می‌سازد.»[19]


اما خداوند که خدای عادل است، نه تنها به کسانی که مانع ورود دیگران به ملکوت او و باعث زجر و شکنجهٔ آنان می‌گردد بلکه حتی به کسانی که باعث لغزش یا وسوسه می‌شوند، نیز هشدار داده و آنها را از عواقب کارشان با خبر ساخته است:


«وای به‌ حال کسی که باعث لغزش یکی از این کوچکان که به من ایمان دارند بشود. برای او بهتر می بود که سنگ آسیابی به گردنش آویخته شود و در اعماق دریا غرق گردد. وای بر دنیا که باعث چنین لغزش هایی می شود! حتماً لغزش هایی پیش خواهد آمد، اما وای بر کسی که باعث این لغزش ها شود.»[20]


عیسی به شاگردان خود فرمود: «از رو به رو شدن با وسوسه‌ها گریزی نیست اما وای به حال آن کسی که سبب وسوسه می‌شود‌.»[21]

در آیات زیر می‌خوانیم که فقط ایمان به عیسی مسیح سبب نجات و زنده‌گی جاودانی می‌شود. پس نباید از مرگ جسمانی ترسید:

«زیرا خدا به قدری مردم جهان را دوست دارد که یگانه فرزند خود را فرستاده است، تا هر کی به او ایمان آورد، هلاک نشود بلکه زنده‌گی جاوید بیابد.»[22]


«کسانی که به او ایمان بیاورند، هیچ نوع محکومیت و هلاکتی در انتظارشان نیست؛ ولی کسانی که به او ایمان نیاورند، از همین اکنون محکوم‌اند، چون به یگانه فرزند خدا ایمان نیاورده‌اند.»[23] 

خدا کسانی را که به فرزند او ایمان آورند، نجات می‌دهد و زنده‌گی جاوید نصیبشان می‌سازد. ولی کسانی که به او ایمان نیاورند و از او اطاعت نکنند، هرگز به حضور خدا راه نخواهند یافت، بلکه گرفتار خشم او خواهند شد.»[24] 

فیض خدا با شما باد!



 

[1] Steimer T. (2002). The Biology of Fear and Anxiety-Related Behaviors

Dialogues in Clinical Neuroscience, 4 (3), p. 231-249.

[2] انجیل شریف، یوحنا ۱۵: ۱۸-۲۵

[3] تورات شریف، تثنیه ۷: ۲۱

[4] کتاب اشعیا فصل ۳۵: ۴

[5] کتاب اشعیا فصل ۵۱: ۷

[6] انجیل شریف، متی ۷‌: ۱۳-۱۴

[7] انجیل شریف، متی ۱۰: ۲۸

[8] انجیل شریف، لوقا ۱۲: ۷

[9] انجیل شریف، لوقا ۱۲: ۳۲

[10] انجیل شریف، لوقا ۲۱: ۹

[11] کتاب اعمال رسولان ۵: ۲۹

[12] کتاب امثال سلیمان ۱: ۷

[13] رسالهٔ فیلیپیان ۱: ۲۸

[14] رسالهٔ اول پترُس ۳: ۱۴

[15] مکاشفه ۲: ۱۰. کلیسای اسمیرنا برای تحمل این ظلم و ستم، نیاز به دلگرمی و قوت داشت. ده روز جفا و زحمتی که در این آیه ذکر شده، اشاره به جفایی ندارد که در پایان جهان بر تمامی انسانها نازل خواهد شد (مکاشفه ۳: ۱۰)، بلکه اشاره به یک دوره جفای شدید و کوتاه مدت دارد که باید به زودی بر کلیسای اسمیرنا واقع می‌شد. (تفسیر کاربردی عهد جدید. رازگاه، پایگاهٔ اطلاعاتی کتاب مقدس)

[16] انجیل شریف، یوحنا ۱۵: ۱۹

[17] انجیل شریف، لوقا ۱۱: ۵۲

[18] انجیل شریف، مرقس ۱۳: ۲۶-۲۷

[19] رسالهٔ اول یوحنا ۴: ۱۸

[20] انجیل شریف، متی ۱۸: ۶-۷

[21] انجیل شریف، لوقا ۱۷: ۱

[22] انجیل شریف، یوحنا ۳: ۱۶

[23] انجیل شریف، یوحنا ۳: ۱۸

[24] انجیل شریف، یوحنا ۳: ۳۶

3 views0 comments

Recent Posts

See All

Comments


bottom of page